قران العظیم

طبقه بندی موضوعی
جمعه, ۱۸ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۲۱ ب.ظ

عدل و قسط در قرآن

عدل و قسط دو واژه ای هستند که معمولا در کنار هم می آیند و حتی در بعضی اوقات به جای هم استفاده میشوند در حالیکه این دو کلمه کاربرد یکسانی نداشته و هر کدام باید در جای خود بکار گرفته شود .

عدل یک مفهوم عام و گسترده است که همه چیز را دربر میگیرد که شامل عدالت در تمامى ابعاد از قبیل افکار ، عقائد ، گفتار ، رفتار ، اخلاق فردی ، فرهنگ اجتماعی و... میشود .

 دایره عدل محدود به انسانها نبوده بلکه تمام موجودات هستی را شامل می شود .

حضرت علی عدل را به معنی قرار دادن هرچیزی در جای خود تعریف کرده است.عدل در مقابل ظلم است که به معنی خارج کردن چیزی یا حقی از جای خود است.

با این حال معنای رایج و مصتلح عدل ، تقسیم و ادای حقوق بر اساس میزان استحقاق و شایستگی هر فرد است .

عمل کردن بر اساس عدل و اجرای عدالت نیازمند عقل ، اندیشه ، علم ، آگاهی ، قدرت ، توان و امکانات است و چون غیر از خداوند هیچ موجودی همه این شرایط را به طور تمام و کمال در اختیار ندارد  بنابراین تنها خداوند است که تمامی افعالش بر اساس عدل است و هیچ انسانی نمی تواند به طور صد در صد به عدالت رفتار کند .

عدالت در بین انسانها یک امر نسبی است و هر کس علم و عقل و توانایی اش بیشتر باشد عادل تر است . در واقع عدالتی که خداوند از انسان خواسته نسخه ای تخفیف داده شده و متناسب با توان انسانهاست .

اجرای عدالت و عمل کردن بر اساس عدل خود یکی از زیر شاخه های تقواست : « عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است »

در قرآن واژه عدل علاوه بر معنی اصلی و رایج در معانی مختلف دیگری هم استفاده شده است :

بدل ، عوض ، فدیه

معادل ، همتا ، برابر

مساوات ، برابر رفتار کردن ، به یک چشم دیدن

میانه روی ، اعتدال

داوری(بر اساس حق)

 

به عنوان مثال در مورد کسیکه مرتکب جرح یا قتل میشود اجرای عدالت می تواند به شکل قصاص باشد که عین عمل مجرم است و یا به شکل دیه باشد که در واقع عوض و فدیه ای است که معادل عمل مجرم است . یا عدالت در تقسیم بیت المال به شکل مساوات (تقسیم مساوی) است ولی در تقسیم ارث لزوما سهم افراد برابر نیست.

میانه روی و اعتدال نیز در واقع عدالت در اخلاق و رفتار و اعمال است . در واقع همه موارد فوق از مصادیق و زیر شاخه های عدل هستند.

 

قسط  به معنی قسمت کردن مدلی ساده شده و اجرایی از عدالت است که بیشتر در امور اقتصادی کاربرد دارد و خداوند خود آن را وضع کرده است . در آیات متعددی از قرآن کلمه قسط همراه با وزن کردن و ترازو آمده است که موید این موضوع است .

با اینکه قسط شعبه ای از عدل است با این حال اهمیت آن در امور روزمره ، از عدل هم بیشتر است چرا که  عمل بر اساس عدالت در توان همه نیست ولی عمل بر اساس قسط در توان همه انسانهاست .

یک مثال برای روشن شدن مفهوم  قسط ، خرید و فروش است . اگر قرار باشد در خرید و فروش به عدالت رفتار شود باید وزن جنس با ترازویی با دقت هرچه تمام اندازه گیری شود که در این صورت نیاز به ترازویی بسیار دقیق است به علاوه با هر ترازوی دقیقی هم که وزن بشود بازهم خطا وجود خواهد داشت بنابراین وزن کردن دقیق بسیار مشکل و حتی غیر ممکن است.

حالا فرض کنید بخواهیم معادل این وزن دقیق پول پرداخت کنیم با توجه به محدود بودن نوع پولها چنین پرداختی هم بسیار مشکل و یا غیر ممکن است . اگر کمی به زمانهای قبل برگردیم که فقط ترازوهایی با چند سنگ محدود و سکه هایی با تنوع کم وجود داشت چنین روش خرید و فروشی هیچگاه عملی نمی شد .

بنابراین می بینیم خرید و فروش بر اساس عدل امکان ندارد. برای حل این مشکل خداوند از روز نخست دستور داد ترازو را بر اساس قسط برپا کنید و نه عدل : « و وزن را به قسط برپا دارید و در سنجش مکاهید » و « ..پیمانه و ترازو را به قسط تمام دهید »

یعنی معامله با وسایل توزین معمول و پول رایج که قابل قبول عرف باشد صحیح و مورد رضایت خداوند است .

یا تقسیم بیت المال بر اساس عدل (یعنی بر اساس شایستگی و استحقاق) تقریبا غیر ممکن است ولی بر اساس قسط می توان آن را به صورت مساوی بین مردم تقسیم کرد .

 سایر کاربردهای کلمه عدل در قرآن :

  کسیکه در معاملات نسیه ، مسول نوشتن یا املا کردن قرارداد است باید بر اساس عدل رفتار کند .

  سخن پروردگارت به راستى و عدل سرانجام گرفته است.

  و چون [به داورى یا شهادت] سخن گویید به عدالت رفتار کنید.

  در حقیقت ‏خدا به عدل (رعایت حقوق) و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان می ‏دهد.

  رفتار بین همسران باید بر اساس عدالت باشد.

  داوری و حکم بین مردم بر اساس عدل است.

  هوای نفس انسان را از اجرای عدالت باز میدارد.

  در هنگام وصیت مرگ ، دو نفر عادل باید شاهد باشند.

  در هنگام سخن گفتن (به داورى یا شهادت) به عدل سخن گویید.

  و از میان کسانى که آفریده‏ایم گروهى هستند که به حق هدایت مى‏کنند و به حق داورى می‏نمایند. (یعدلون)

  پیامبران مامورند میان مردم به عدل رفتار کنند.

  اصلاح بین دو طایفه از مومنین باید بر اساس عدل باشد.

 

موارد قسط در قران

  برپایی ترازو ، وزن و پیمانه کردن در خرید و فروش بر اساس قسط است

  نوشتن موراد جزئی و کلی در قرارداد تا سر رسیدش نزد خداوند به قسط نزدیک تر است.

  خدا همواره به قسط قیام دارد.

  یکی از رسالتهای پیامبران برپایی قسط شمرده شده است.

  رفتار با یتیمان باید بر اساس قسط  باشد (و رفتار بین فرزندان و همسران بر اساس عدل).

  یکی از شروط قیام کردن، عمل به قسط است .

  قضاوت بین مردم باید بر اساس قسط باشد .

  جزا و پاداش در قیامت بر اساس قسط است.

  ترازوی وزن کردن اعمال در روز قیامت بر اساس قسط است.

  خواندن فرزندان به نام پدرانشان (و نه پدرخوانده) نزد خداوند به قسط نزدیک تر است.

  خداوند عمل کنندگان به قسط را دوست دارد.

 

آیات :

عدل به معنی بدل - عوض – فدیه :

(بقرة-48) وَاتَّقُواْ یَوْماً لاَّ تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْئاً وَلاَ یُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ یُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ هُمْ یُنصَرُونَ

و بترسید از روزى که هیچ کس چیزى [از عذاب خدا] را از کسى دفع نمى‏کند و نه از او شفاعتى پذیرفته و نه به جاى وى بدلى گرفته مى‏شود و نه یارى خواهند شد

(بقرة-123) وَاتَّقُواْ یَوْماً لاَّ تَجْزِی نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَیْئاً وَلاَ یُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ هُمْ یُنصَرُونَ

و بترسید از روزى که هیچ کس چیزى [از عذاب خدا] را از کسى دفع نمى‏کند و نه بدل و بلاگردانى از وى پذیرفته شود و نه او را میانجیگرى سودمند افتد و نه یارى شوند

(انعام-70) وَذَرِ الَّذِینَ اتَّخَذُواْ دِینَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَذَکِّرْ بِهِ أَن تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا کَسَبَتْ لَیْسَ لَهَا مِن دُونِ اللّهِ وَلِیٌّ وَلاَ شَفِیعٌ وَإِن تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لاَّ یُؤْخَذْ مِنْهَا أُوْلَـئِکَ الَّذِینَ أُبْسِلُواْ بِمَا کَسَبُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُواْ یَکْفُرُونَ

و کسانى را که دین خود را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنیا آنان را فریفته است رها کن و [مردم را] به وسیله این [قرآن] اندرز ده مبادا کسى به [کیفر] آنچه کسب کرده به هلاکت افتد در حالى که براى او در برابر خدا یارى و شفاعتگرى نباشد و اگر [براى رهایى خود] هر گونه فدیه ‏اى دهد از او پذیرفته نگردد اینانند که به [سزاى] آنچه کسب کرده‏اند به هلاکت افتاده ‏اند و به [کیفر] آنکه کفر مى ‏ورزیدند شرابى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت

 

عدل به معنی رعایت حقوق طرفین :

(بقرة-282) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا تَدَایَنتُم بِدَیْنٍ إِلَی أَجَلٍ مُّسَمًّی فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُب بَّیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإن کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لاَ یَسْتَطِیعُ أَن یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِکُمْ فَإِن لَّمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَی وَلاَ یَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَکْتُبُوْهُ صَغِیرًا أَو کَبِیرًا إِلَی أَجَلِهِ ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَی أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَکْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلاَ یُضَآرَّ کَاتِبٌ وَلاَ شَهِیدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

ای کسانی که ایمان آورده اید ، هر گاه به وامی تا سررسیدی معین ، با یکدیگر معامله کردید ، آن را بنویسید. و باید نویسنده ای [ صورت معامله را ] بر اساس عدالت ، میان شما بنویسد. و هیچ نویسنده ای نباید از نوشتن خودداری کند همان گونه [ و به شکرانه آن ] که خدا او را آموزش داده است و کسی که بدهکار است باید املا کند ، و او [ نویسنده ] بنویسد و از خدا که پروردگار اوست پروا نماید ، و از آن ، چیزی نکاهد پس اگر کسی که حق بر ذمه اوست ، سفیهیا ناتوان است ، یا خود نمی تواند املا کند ، پس ولیّ او باید با [ رعایت ] عدالت ، املا نماید و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبید ، پس اگر دو مرد نبودند ، مردی را با دو زن ، از میان گواهانی که [ به عدالت آنان ] رضایت دارید [ گواه بگیرید ] ، تا [ اگر ] یکی از آن دو [ زن ] فراموش کرد ، [ زنِ ] دیگر ، وی را یادآوری کند و چون گواهان احضار شوند ، نباید خودداری ورزند و از نوشتنِ [ بدهی ] چه خرد باشد یا بزرگ ، ملول نشوید ، تا سررسیدش [ فرا رسد ]  این [ نوشتنِ ] شما ، نزد خدا به قسط نزدیکتر است ، و برای شهادت استوارتر ، و برای اینکه دچار شک نشوید [ به احتیاط ] نزدیکتر است ، مگر آنکه داد و ستدی نقدی باشد که آن را میان خود [ دست به دست ] برگزار می کنید در این صورت ، بر شما گناهی نیست که آن را ننویسید و [ در هر حال ] هر گاه داد و ستد کردید گواه بگیرید و هیچ نویسنده و گواهی نباید زیان ببیند ، و اگر چنین کنید ، از نافرمانی شما خواهد بود و از خدا پروا کنید ، و خدا [ بدین گونه ] به شما آموزش می دهد ، و خدا به هر چیزی داناست.

 

عدل به معنی مساوات و به یک چشم دیدن :

(نساء-3) وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَی فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَی وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَی أَلاَّ تَعُولُواْ

و اگر در اجراى عدالت میان دختران یتیم بیمناکید هر چه از زنان [دیگر] که شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گیرید پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید به یک [زن آزاد] یا به آنچه [از کنیزان] مالک شده‏اید [اکتفا کنید] این [خوددارى] نزدیکتر است تا به ستم گرایید [و بیهوده عیال‏وار گردید]

(نساء-129) وَلَن تَسْتَطِیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَاء وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلاَ تَمِیلُواْ کُلَّ الْمَیْلِ فَتَذَرُوهَا کَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ غَفُورًا رَّحِیمًا

و شما هرگز نمى‏توانید میان زنان عدالت کنید هر چند [بر عدالت] حریص باشید پس به یک طرف یکسره تمایل نورزید تا آن [زن دیگر] را سرگشته [=بلا تکلیف] رها کنید و اگر سازش نمایید و پرهیزگارى کنید یقینا خدا آمرزنده مهربان است

 

داوری بر اساس حق :

(نساء-58) إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُکُمْ أَن تُؤدُّواْ الأَمَانَاتِ إِلَی أَهْلِهَا وَإِذَا حَکَمْتُم بَیْنَ النَّاسِ أَن تَحْکُمُواْ بِالْعَدْلِ إِنَّ اللّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُم بِهِ إِنَّ اللّهَ کَانَ سَمِیعًا بَصِیرًا

خدا به شما فرمان مى‏دهد که سپرده‏ ها را به صاحبان آنها رد کنید و چون میان مردم داورى مى‏کنید به عدالت داورى کنید در حقیقت نیکو چیزى است که خدا شما را به آن پند مى‏دهد خدا شنواى بیناست

 

پیروی از هوای نفس انسان را از عدالت باز میدارد :

 (نساء-135) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَی أَنفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ إِن یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقَیرًا فَاللّهُ أَوْلَی بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَی أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا

اى کسانى که ایمان آورده‏اید پیوسته به عدالت قیام کنید و براى خدا گواهى دهید هر چند به زیان خودتان یا [به زیان] پدر و مادر و خویشاوندان [شما] باشد اگر [یکى از دو طرف دعوا] توانگر یا نیازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پى هوس نروید که [درنتیجه از حق] عدول کنید (یا به عدالت رفتار نکنید)  و اگر به انحراف گرایید یا اعراض نمایید قطعا خدا به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است

(توضیح فعل تعدلو اگر مشتق از عدول باشد به معنی منحرف شوید و اگر مشتق از عدل باشد به معنی عدالت رفتار کنید است )

 

عمل به عدل به تقوا نزدیکتر است:

(مائدة-8) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ

اى کسانى که ایمان آورده‏اید براى خدا به داد برخیزید [و] به عدالت ‏شهادت دهید و البته نباید دشمنى گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است

 

عدل به معنی معادل بودن :

(مائدة-95) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَقْتُلُواْ الصَّیْدَ وَأَنتُمْ حُرُمٌ وَمَن قَتَلَهُ مِنکُم مُّتَعَمِّدًا فَجَزَاء مِّثْلُ مَا قَتَلَ مِنَ النَّعَمِ یَحْکُمُ بِهِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکُمْ هَدْیًا بَالِغَ الْکَعْبَةِ أَوْ کَفَّارَةٌ طَعَامُ مَسَاکِینَ أَو عَدْلُ ذَلِکَ صِیَامًا لِّیَذُوقَ وَبَالَ أَمْرِهِ عَفَا اللّهُ عَمَّا سَلَف وَمَنْ عَادَ فَیَنتَقِمُ اللّهُ مِنْهُ وَاللّهُ عَزِیزٌ ذُو انْتِقَامٍ

اى کسانى که ایمان آورده‏اید در حالى که محرمید شکار را مکشید و هر کس از شما عمدا آن را بکشد باید نظیر آنچه کشته است از چهارپایان کفاره ‏اى بدهد که [نظیر بودن] آن را دو تن عادل از میان شما تصدیق کنند و به صورت قربانى به کعبه برسد یا به کفاره [آن] مستمندان را خوراک بدهد یا معادلش روزه بگیرد تا سزاى زشتکارى خود را بچشد خداوند از آنچه در گذشته واقع شده عفو کرده است و[لى] هر کس تکرار کند خدا از او انتقام مى‏گیرد و خداوند توانا و صاحب‏انتقام است

(مائدة-106) یِا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ شَهَادَةُ بَیْنِکُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ حِینَ الْوَصِیَّةِ اثْنَانِ ذَوَا عَدْلٍ مِّنکُمْ أَوْ آخَرَانِ مِنْ غَیْرِکُمْ إِنْ أَنتُمْ ضَرَبْتُمْ فِی الأَرْضِ فَأَصَابَتْکُم مُّصِیبَةُ الْمَوْتِ تَحْبِسُونَهُمَا مِن بَعْدِ الصَّلاَةِ فَیُقْسِمَانِ بِاللّهِ إِنِ ارْتَبْتُمْ لاَ نَشْتَرِی بِهِ ثَمَنًا وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَی وَلاَ نَکْتُمُ شَهَادَةَ اللّهِ إِنَّا إِذًا لَّمِنَ الآثِمِینَ

اى کسانى که ایمان آورده‏اید هنگامى که یکى از شما را [نشانه‏هاى] مرگ دررسید باید از میان خود دو عادل را در موقع وصیت به شهادت میان خود فرا خوانید یا اگر در سفر بودید و مصیبت مرگ شما را فرا رسید [و شاهد مسلمان نبود] دو تن از غیر [همکیشان] خود را [به شهادت بطلبید] و اگر [در صداقت آنان] شک کردید پس از نماز آن دو را نگاه مى‏دارید پس به خدا سوگند یاد مى ‏کنند که ما این [حق] را به هیچ قیمتى نمى‏فروشیم هر چند [پاى] خویشاوند [در کار] باشد و شهادت الهى را کتمان نمى‏کنیم که [اگر کتمان حق کنیم] در این صورت از گناهکاران خواهیم بود

 

عدل به معنی برابر دانستن :

(انعام-1) الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِم یَعْدِلُونَ

ستایش خدایى را که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکیها و روشنایى را پدید آورد با این همه کسانى که کفر ورزیده‏اند [غیر او را] با پروردگار خود برابر مى‏کنند

(انعام-150) قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءکُمُ الَّذِینَ یَشْهَدُونَ أَنَّ اللّهَ حَرَّمَ هَـذَا فَإِن شَهِدُواْ فَلاَ تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاء الَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا وَالَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ

بگو گواهان خود را که گواهى مى‏دهند به اینکه خدا اینها را حرام کرده بیاورید پس اگر هم شهادت دادند تو با آنان شهادت مده و هوسهاى کسانى را که آیات ما را تکذیب کردند و کسانى که به آخرت ایمان نمى‏آورند و [معبودان دروغین را] با پروردگارشان همتا قرار مى‏دهند پیروى مکن

(نمل-60) أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَکُم مِّنَ السَّمَاء مَاء فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا کَانَ لَکُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ یَعْدِلُونَ

[آیا آنچه شریک مى‏پندارند بهتر است] یا آن کس که آسمانها و زمین را خلق کرد و براى شما آبى از آسمان فرود آورد پس به وسیله آن باغهاى بهجت‏انگیز رویانیدیم کار شما نبود که درختانش را برویانید آیا معبودى با خداست [نه] بلکه آنان قومى منحرفند (یا برای خدا مثل ومانند قائل هستند)

(توضیح فعل یعدلون اگر مشتق از عدول باشد به معنی منحرف شدن است و اگر مشتق از عدل باشد به معنی برای خدا مثل و مانند قائل شدن است )

 

عدل در گفتار :

 (انعام-115) وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلِ لِکَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ

و سخن پروردگارت به راستى و عدل سرانجام گرفته است و هیچ تغییردهنده ‏اى براى کلمات او نیست و او شنواى داناست

 (انعام-152) وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّی یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَی وَبِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ

و به مال یتیم جز به نحوى [هر چه نیکوتر] نزدیک مشوید تا به حد رشد خود برسد و پیمانه و ترازو را به قسط تمام بپیمایید هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمى‏کنیم و چون [به داورى یا شهادت] سخن گویید دادگرى کنید هر چند [در باره] خویشاوند [شما] باشد و به پیمان خدا وفا کنید اینهاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است باشد که پند گیرید

 

 عدل به معنی به حق داوری کردن  :

(اعراف-159) وَمِن قَوْمِ مُوسَی أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ

و از میان قوم موسى جماعتى هستند که به حق راهنمایى مى‏کنند و به حق داورى مى‏نمایند

(اعراف-181) وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّةٌ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ

و از میان کسانى که آفریده‏ایم گروهى هستند که به حق هدایت مى‏کنند و به حق داورى مى‏نمایند

 

امر کردن به عدل:

(نحل-76) وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَّجُلَیْنِ أَحَدُهُمَا أَبْکَمُ لاَ یَقْدِرُ عَلَی شَیْءٍ وَهُوَ کَلٌّ عَلَی مَوْلاهُ أَیْنَمَا یُوَجِّههُّ لاَ یَأْتِ بِخَیْرٍ هَلْ یَسْتَوِی هُوَ وَمَن یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَی صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ

و خدا مثلى [دیگر] مى‏زند دو مردند که یکى از آنها لال است و هیچ کارى از او برنمى‏آید و او سربار خداوندگارش مى‏باشد هر جا که او را مى‏فرستد خیرى به همراه نمى‏آورد آیا او با کسى که به عدالت فرمان مى‏دهد و خود بر راه راست است‏ یکسان است

(نحل-90) إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَی وَیَنْهَی عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ

در حقیقت ‏خدا به دادگرى و نیکوکارى و بخشش به خویشاوندان فرمان مى‏دهد و از کار زشت و ناپسند و ستم باز مى‏دارد به شما اندرز مى‏دهد باشد که پند گیرید

(شورى-15) فَلِذَلِکَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ کَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن کِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّکُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَکُمْ أَعْمَالُکُمْ لَا حُجَّةَ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمُ اللَّهُ یَجْمَعُ بَیْنَنَا وَإِلَیْهِ الْمَصِیرُ

بنابراین به دعوت پرداز و همان گونه که مامورى ایستادگى کن و هوسهاى آنان را پیروى مکن و بگو به هر کتابى که خدا نازل کرده است ایمان آوردم و مامور شدم که میان شما عدالت کنم خدا پروردگار ما و پروردگار شماست اعمال ما از آن ما و اعمال شما از آن شماست میان ما و شما خصومتى نیست ‏خدا میان ما را جمع مى‏کند و فرجام به سوى اوست

 

اصلاح بین دو طایفه از مومنین بر اساس عدل:

(حجرات-9) وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَی الْأُخْرَی فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّی تَفِیءَ إِلَی أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ

و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند میان آن دو را اصلاح دهید و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدى کرد با آن [طایفه‏اى] که تعدى مى‏کند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر باز گشت میان آنها را به عدل سازش دهید و عدالت کنید که خدا دادگران را دوست مى‏دارد

شهادت دو نفر عادل:

(طلاق-2) فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ فَارِقُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَأَشْهِدُوا ذَوَیْ عَدْلٍ مِّنکُمْ وَأَقِیمُوا الشَّهَادَةَ لِلَّهِ ذَلِکُمْ یُوعَظُ بِهِ مَن کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا

پس چون عده آنان به سر رسید [یا] به شایستگى نگاهشان دارید یا به شایستگى از آنان جدا شوید و دو تن [مرد] عادل را از میان خود گواه گیرید و گواهى را براى خدا به پا دارید این است اندرزى که به آن کس که به خدا و روز بازپسین ایمان دارد داده مى‏شود و هر کس از خدا پروا کند [خدا] براى او راه بیرون‏شدنى قرار مى‏دهد

 

آیات مربوط به قسط :

برپایی ترازو ، وزن کردن و پیمانه کردن بر اساس قسط :

(انعام-152) وَلاَ تَقْرَبُواْ مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ حَتَّی یَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُواْ الْکَیْلَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ لاَ نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُواْ وَلَوْ کَانَ ذَا قُرْبَی وَبِعَهْدِ اللّهِ أَوْفُواْ ذَلِکُمْ وَصَّاکُم بِهِ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ

و به مال یتیم جز به نحوى [هر چه نیکوتر] نزدیک مشوید تا به حد رشد خود برسد و پیمانه و ترازو را به قسط تمام بپیمایید هیچ کس را جز به قدر توانش تکلیف نمى‏کنیم و چون [به داورى یا شهادت] سخن گویید دادگرى کنید هر چند [در باره] خویشاوند [شما] باشد و به پیمان خدا وفا کنید اینهاست که [خدا] شما را به آن سفارش کرده است باشد که پند گیرید

(هود-85) وَیَا قَوْمِ أَوْفُواْ الْمِکْیَالَ وَالْمِیزَانَ بِالْقِسْطِ وَلاَ تَبْخَسُواْ النَّاسَ أَشْیَاءهُمْ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِی الأَرْضِ مُفْسِدِینَ

و اى قوم من پیمانه و ترازو را به قسط تمام دهید و حقوق مردم را کم مدهید و در زمین به فساد سر برمدارید

(اسراء-35) وَأَوْفُوا الْکَیْلَ إِذا کِلْتُمْ وَزِنُواْ بِالقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ ذَلِکَ خَیْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِیلاً

و چون پیمانه مى‏کنید پیمانه را تمام دهید و با ترازوى درست بسنجید که این بهتر و خوش فرجام‏تر است

(شعراء-182) وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِیمِ

و با ترازوى درست بسنجید

(رحمن-9) وَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ

و وزن را به قسط برپا دارید و در سنجش مکاهید

(حدید-25) لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَن یَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ

به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به قسط برخیزند و آهن را که در آن براى مردم خطرى سخت و سودهایى است پدید آوردیم تا خدا معلوم بدارد چه کسى در نهان او و پیامبرانش را یارى مى‏کند آرى خدا نیرومند شکست ناپذیر است

 

نوشتن موراد جزئی و کلی در قرارداد :

(بقرة-282) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا تَدَایَنتُم بِدَیْنٍ إِلَی أَجَلٍ مُّسَمًّی فَاکْتُبُوهُ وَلْیَکْتُب بَّیْنَکُمْ کَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلاَ یَأْبَ کَاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَمَا عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَکْتُبْ وَلْیُمْلِلِ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ وَلْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَلاَ یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئًا فَإن کَانَ الَّذِی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفِیهًا أَوْ ضَعِیفًا أَوْ لاَ یَسْتَطِیعُ أَن یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُواْ شَهِیدَیْنِ من رِّجَالِکُمْ فَإِن لَّمْ یَکُونَا رَجُلَیْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاء أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَی وَلاَ یَأْبَ الشُّهَدَاء إِذَا مَا دُعُواْ وَلاَ تَسْأَمُوْاْ أَن تَکْتُبُوْهُ صَغِیرًا أَو کَبِیرًا إِلَی أَجَلِهِ ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللّهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَی أَلاَّ تَرْتَابُواْ إِلاَّ أَن تَکُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِیرُونَهَا بَیْنَکُمْ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ أَلاَّ تَکْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوْاْ إِذَا تَبَایَعْتُمْ وَلاَ یُضَآرَّ کَاتِبٌ وَلاَ شَهِیدٌ وَإِن تَفْعَلُواْ فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِکُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَیُعَلِّمُکُمُ اللّهُ وَاللّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ

ای کسانی که ایمان آورده اید ، هر گاه به وامی تا سررسیدی معین ، با یکدیگر معامله کردید ، آن را بنویسید. و باید نویسنده ای [ صورت معامله را ] بر اساس عدالت ، میان شما بنویسد. و هیچ نویسنده ای نباید از نوشتن خودداری کند همان گونه [ و به شکرانه آن ] که خدا او را آموزش داده است و کسی که بدهکار است باید املا کند ، و او [ نویسنده ] بنویسد و از خدا که پروردگار اوست پروا نماید ، و از آن ، چیزی نکاهد پس اگر کسی که حق بر ذمه اوست ، سفیهیا ناتوان است ، یا خود نمی تواند املا کند ، پس ولیّ او باید با [ رعایت ] عدالت ، املا نماید و دو شاهد از مردانتان را به شهادت طلبید ، پس اگر دو مرد نبودند ، مردی را با دو زن ، از میان گواهانی که [ به عدالت آنان ] رضایت دارید [ گواه بگیرید ] ، تا [ اگر ] یکی از آن دو [ زن ] فراموش کرد ، [ زنِ ] دیگر ، وی را یادآوری کند و چون گواهان احضار شوند ، نباید خودداری ورزند و از نوشتنِ [ بدهی ] چه خرد باشد یا بزرگ ، ملول نشوید ، تا سررسیدش [ فرا رسد ]  این [ نوشتنِ ] شما ، نزد خدا به قسط نزدیکتر ، و برای شهادت استوارتر ، و برای اینکه دچار شک نشوید [ به احتیاط ] نزدیکتر است ، مگر آنکه داد و ستدی نقدی باشد که آن را میان خود [ دست به دست ] برگزار می کنید در این صورت ، بر شما گناهی نیست که آن را ننویسید و [ در هر حال ] هر گاه داد و ستد کردید گواه بگیرید و هیچ نویسنده و گواهی نباید زیان ببیند ، و اگر چنین کنید ، از نافرمانی شما خواهد بود و از خدا پروا کنید ، و خدا [ بدین گونه ] به شما آموزش می دهد ، و خدا به هر چیزی داناست.

 

خدا همواره به عدل قیام دارد:

(آل عمران-18) شَهِدَ اللّهُ أَنَّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ وَالْمَلاَئِکَةُ وَأُوْلُواْ الْعِلْمِ قَآئِمَاً بِالْقِسْطِ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

خدا که همواره به قسط قیام دارد گواهى مى‏دهد که جز او هیچ معبودى نیست و فرشتگان [او] و دانشوران [نیز گواهى مى‏دهند که] جز او که توانا و حکیم است هیچ معبودى نیست

 

امر کردن به قسط :

(آل عمران-21) إِنَّ الَّذِینَ یَکْفُرُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَیَقْتُلُونَ النَّبِیِّینَ بِغَیْرِ حَقٍّ وَیَقْتُلُونَ الِّذِینَ یَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِیمٍ

کسانى که به آیات خدا کفر مى‏ورزند و پیامبران را بناحق مى‏کشند و دادگستران را به قتل مى‏رسانند آنان را از عذابى دردناک خبر ده

(اعراف-29) قُلْ أَمَرَ رَبِّی بِالْقِسْطِ وَأَقِیمُواْ وُجُوهَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ کَمَا بَدَأَکُمْ تَعُودُونَ

بگو پروردگارم به قسط فرمان داده است و [اینکه] در هر مسجدى روى خود را مستقیم [به سوى قبله] کنید و در حالى که دین خود را براى او خالص گردانیده‏اید وى را بخوانید همان گونه که شما را پدید آورد [به سوى او] برمى‏گردید

 

رفتار با یتیمان :

(نساء-3) وَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تُقْسِطُواْ فِی الْیَتَامَی فَانکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاء مَثْنَی وَثُلاَثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلاَّ تَعْدِلُواْ فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ ذَلِکَ أَدْنَی أَلاَّ تَعُولُواْ

و اگر در اجراى قسط میان دختران یتیم بیمناکید هر چه از زنان [دیگر] که شما را پسند افتاد دو دو سه سه چهار چهار به زنى گیرید پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید به یک [زن آزاد] یا به آنچه [از کنیزان] مالک شده‏اید [اکتفا کنید] این [خوددارى] نزدیکتر است تا به ستم گرایید [و بیهوده عیال‏وار گردید]

(نساء-127) وَیَسْتَفْتُونَکَ فِی النِّسَاء قُلِ اللّهُ یُفْتِیکُمْ فِیهِنَّ وَمَا یُتْلَی عَلَیْکُمْ فِی الْکِتَابِ فِی یَتَامَی النِّسَاء الَّلاتِی لاَ تُؤْتُونَهُنَّ مَا کُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَن تَنکِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَن تَقُومُواْ لِلْیَتَامَی بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُواْ مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِهِ عَلِیمًا

و در باره آنان راى تو را مى‏پرسند بگو خدا در باره آنان به شما فتوا مى‏دهد و [نیز] در باره آنچه در قرآن بر شما تلاوت مى‏شود در مورد زنان یتیمى که حق مقرر آنان را به ایشان نمى‏دهید و تمایل به ازدواج با آنان دارید و [در باره] کودکان ناتوان و اینکه با یتیمان [چگونه] به قسط رفتار کنید [پاسخگر شماست] و هر کار نیکى انجام دهید قطعا خدا به آن داناست

 

قیام کردن به قسط:

(نساء-135) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاء لِلّهِ وَلَوْ عَلَی أَنفُسِکُمْ أَوِ الْوَالِدَیْنِ وَالأَقْرَبِینَ إِن یَکُنْ غَنِیًّا أَوْ فَقَیرًا فَاللّهُ أَوْلَی بِهِمَا فَلاَ تَتَّبِعُواْ الْهَوَی أَن تَعْدِلُواْ وَإِن تَلْوُواْ أَوْ تُعْرِضُواْ فَإِنَّ اللّهَ کَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرًا

اى کسانى که ایمان آورده‏اید پیوسته به قسط قیام کنید و براى خدا گواهى دهید هر چند به زیان خودتان یا [به زیان] پدر و مادر و خویشاوندان [شما] باشد اگر [یکى از دو طرف دعوا] توانگر یا نیازمند باشد باز خدا به آن دو [از شما] سزاوارتر است پس از پى هوس نروید که [درنتیجه از حق] عدول کنید و اگر به انحراف گرایید یا اعراض نمایید قطعا خدا به آنچه انجام مى ‏دهید آگاه است

 

شهادت به قسط:

(مائدة-8) یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ

اى کسانى که ایمان آورده‏اید براى خدا به قسط برخیزید [و] به عدالت‏ شهادت دهید و البته نباید دشمنى گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است

 

حکم به قسط- خدا مقسطین را دوست دارد:

(مائدة-42) سَمَّاعُونَ لِلْکَذِبِ أَکَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِن جَآؤُوکَ فَاحْکُم بَیْنَهُم أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِن تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَن یَضُرُّوکَ شَیْئًا وَإِنْ حَکَمْتَ فَاحْکُم بَیْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ

پذیرا و شنواى دروغ هستند [و] بسیار مال حرام مى‏خورند پس اگر نزد تو آمدند [یا] میان آنان داورى کن یا از ایشان روى برتاب و اگر از آنان روى برتابى هرگز زیانى به تو نخواهند رسانید و اگر داورى مى ‏کنى پس به قسط در میانشان حکم کن که خداوند دادگران را دوست مى‏ دارد

(حجرات-9) وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَی الْأُخْرَی فَقَاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّی تَفِیءَ إِلَی أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ

و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند میان آن دو را اصلاح دهید و اگر [باز] یکى از آن دو بر دیگرى تعدى کرد با آن [طایفه‏اى] که تعدى مى‏ کند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد پس اگر باز گشت میان آنها را دادگرانه سازش دهید و عدالت کنید که خدا دادگران را دوست مى ‏دارد

(ممتحنة-8) لَا یَنْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یُخْرِجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ

[اما] خدا شما را از کسانى که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکرده ‏اند باز نمى‏دارد که با آنان نیکى کنید و با ایشان عدالت ورزید زیرا خدا دادگران را دوست مى‏دارد

جزا و پاداش در قیامت:

(یونس-4) إِلَیْهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعًا وَعْدَ اللّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا کَانُواْ یَکْفُرُونَ

بازگشت همه شما به سوى اوست وعده خدا حق است هموست که آفرینش را آغاز مى‏کند سپس آن را باز مى‏ گرداند تا کسانى را که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده‏اند به عدالت پاداش دهد و کسانى که کفر ورزیده‏اند به سزاى کفرشان شربتى از آب جوشان و عذابى پر درد خواهند داشت

 

ترازوی وزن کردن اعمال در روز قیامت:

(انبیاء-47) وَنَضَعُ الْمَوَازِینَ الْقِسْطَ لِیَوْمِ الْقِیَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَإِن کَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَیْنَا بِهَا وَکَفَی بِنَا حَاسِبِینَ

و ترازوهاى داد را در روز رستاخیز مى ‏نهیم پس هیچ کس [در] چیزى ستم نمى‏ بیند و اگر [عمل] هموزن دانه خردلى باشد آن را مى ‏آوریم و کافى است که ما حسابرس باشیم

 

قضاوات بین مردم بر اساس قسط:

(یونس-47) وَلِکُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولٌ فَإِذَا جَاء رَسُولُهُمْ قُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ

و هر امتى را پیامبرى است پس چون پیامبرشان بیاید میانشان به عدالت داورى شود و بر آنان ستم نرود

(یونس-54) وَلَوْ أَنَّ لِکُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِی الأَرْضِ لاَفْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّواْ النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُاْ الْعَذَابَ وَقُضِیَ بَیْنَهُم بِالْقِسْطِ وَهُمْ لاَ یُظْلَمُونَ

و اگر براى هر کسى که ستم کرده است آنچه در زمین است مى ‏بود قطعا آن را براى [خلاصى و] بازخرید خود مى‏ داد و چون عذاب را ببینند پشیمانى خود را پنهان دارند و میان آنان به عدالت داورى شود و بر ایشان ستم نرود

 

خواندن فرزندان به نام پدرانشان (و نه پدرخوانده):

(احزاب-5) ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ فِی الدِّینِ وَمَوَالِیکُمْ وَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُنَاحٌ فِیمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَکِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُکُمْ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا

آنان را به [نام] پدرانشان بخوانید که این نزد خدا عادلانه‏تر است و اگر پدرانشان را نمى ‏شناسید پس برادران دینى و موالى شمایند و در آنچه اشتباها مرتکب آن شده‏اید بر شما گناهى نیست ولى در آنچه دلهایتان عمد داشته است [مسؤولید] و خداست که همواره آمرزنده مهربان است

 

 

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی