قران العظیم

طبقه بندی موضوعی
سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۱۵ ق.ظ

اکثریت در قرآن

یکی ازعبارت بحث برانگیز در قرآن عبارت «اکثر» به معنی بیشتر یا اکثریت است .

این کلمه بارها در قران تکرار شده و تقریبا در بیشتر موارد صفات و خصلتهای منفی را به اکثریت نسبت داده است.

به علاوه  چند بار هم واژه «قلیل» به معنی کم و کمتر آمده است که خصوصیات و صفات خوب را به گروهی اندک نسبت داده است.

در آیات قرآن واژه اکثریت برای گروههای مختلفی استفاده شده است از جمله  عامه مردم ، مشرکین وکافرین ، اهل کتاب و ...

بیشترین کاربرد اکثریت در قرآن برای گروه اول یعنی عامه مردم می باشد و شامل موارد زیر است:

 «بیشتر مردم نمیدانند»: یعنی اکثریت مردم نسبت به این حقایق و واقعیتها علم و آگاهی ندارند:

    ◊ علم زمان قیامت تنها در نزد خداست ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ وعده خدا حق است و خداوند خلف وعده نمیکند ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ خدا بر کار خویش مسلط است ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ دستور داده که جز او را نپرستید این است دین درست ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ و بى‏گمان او (یعقوب) از آنچه بدو آموخته بودیم داراى دانشى [فراوان] بود ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ وعده (قیامت) بر او حق است ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ برده که هیچ کارى از او بر نمى‏آید با کسى که به به او روزى داده شده و اهل انفاق است یکسان نیست ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ شریکی برای خدا در آفرینش زمین و پیدایش رودها و کوه ها نیست ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ دین اسلام بر اساس فطرت پاک انسان است ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ مردم باید فقط خالق آسمانها و زمین را پرستش کنند ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ پیامبر بشیر و نذیر برای تمام مردم است ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ خداوند روزی را برای هر کس بخواهد گشاد یا تنگ میکند ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ بنده ای که چند ارباب دارد با کسی که تنها از یک نفر فرمان میبرد یکسان نیست ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ نعمتهای الهی تنها یک آزمایش برای انسان است ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر و مهمتر از آفرینش مردم است ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده است ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ خداوند به انسان حیات میبخشد ، می میراند و سپس در قیامت گرد می آورد ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

بیشتر مردم شکرگزار نیستند- چه اندک شگرگزاری میکنید

● بیشتر مردم ایمان نمی آورند - کمتر [به آن] ایمان دارید

● بیشتر مردم سر انکار دارند

● بیشتر مردم از گمان های ضعیف پیروی میکنند و پیروی از آنها موجب گمراهی است .

● چه کم پند مى‏پذیرید

 

 دسته دوم از  آیاتی که در آن به اکثریت اشاره شده به گروههای خاصی از مردم از قبیل اهل کتاب ، مشرکین و کافرین ، اقوام پیشین و  ... اشاره دارد .

برای این گروه ها صفاتی چون : ایمان نمی آورند - فاسقند - نمیدانند - از گمان پیروی میکنند - حق را نمی شناسند - حقیقت را خوش ندارند - جن و شیاطین را می پرستند - گوش شنوا ندارند - اندیشه نمی کنند - کفر میورزند - عهد شکنند - دروغگویند و ... بکار رفته است.

همانطور که مشاهده میشود به این گروه ها صفات منفی بیشتری نسبت به عامه مردم نسبت داده شده  است که نشان می دهد انسان در برخورد با این گرو ها بایستی احتیاط بیشتری به خرج دهد .

-------------------

با توجه به مطالب ارائه شده به نظر میرسد دانش و آگاهی عامه مردم محدود است و در بیشتر موارد تکیه بر رای اکثریت کار عاقلانه ای نیست و میتواند گمراه کننده باشد از اینرو نظام های اجتماعی که اساس آنها بر رای اکثریت بنا شده از دیدگاه قرآن با چالشهای جدی روبروست .

البته این امر به معنی نفی مشارکت مردم در اجتماع نیست بلکه طبق آیات قرآن ، تعالیم دینی و اصول عقلی  مشارکت مردم نقش اساسی را در رشد و شکوفایی یک جامعه بر عهده دارد.

برای روشن شدن موضوع ، می توان جامعه انسانی را به بدن انسان تشبیه کرد . در بدن انسان اعضا و جوارح زیادی در کنار هم کار میکنند و هریک وظیفه خاص خود را دارند . در این میان مغز انسان مرکز اندیشه و تصمیم گیری است و سایر اعضای بدن با تبعیت از مغز مسئولیت حیات ، حرکت و پویایی بدن را بر عهده دارند.

در ساختارهای اجتماعی نیز بایستی مرکز اندیشه و تصمیم گیری دانشمندان وعلما باشند و نیروی محرکه و حیات بخش اجتماع ، عامه مردم.

از لحاظ عقلی پذیرفته نیست که رای یک فرد بی سواد و نادان با رای یک فرد عالم و دانشمند هم وزن و هم ارزش باشد.

در واقع نبایستی تصمیم گیریهای سخت و پیچیده را به عامه مردم واگذار کرد و بایستی تنها در محدوده علم و آگاهی مردم ، از آنان نظر خواهی کرد ولی در کارهای اجرایی باید از حداکثر نیرو و توان مردم استفاده کرد.

به عنوان مثال از آنجایکه علم و آگاهی عامه مردم نسبت به خانواده ، قبیله یا محله خود بیشتر است هر خانواده ، قبیله یا محله ای میتوانند افراد برتر خود را (که نسبت به خودشان علم و آگاهی بیشتری دارند) انتخاب کنند . در مرحله بعد افراد انتخاب شده بهترین ها را از بین خود انتخاب کنند و این رویه ادامه پیدا کند تا بهترین افراد برای اداره جامعه انتخاب شوند.

 

آیات مربوطه :

عامه مردم:

بیشتر مردم نمی دانند:

 (اعراف-187) یَسْأَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی لاَ یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیکُمْ إِلاَّ بَغْتَةً یَسْأَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ اللّهِ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ

از تو در باره قیامت مى ‏پرسند [که] وقوع آن چه وقت است بگو علم آن تنها نزد پروردگار من است جز او [هیچ کس] آن را به موقع خود آشکار نمى ‏گرداند [این حادثه] بر آسمانها و زمین گران است جز ناگهان به شما نمى‏ رسد [باز] از تو مى ‏پرسند گویا تو از [زمان وقوع] آن آگاهى بگو علم آن تنها نزد خداست ولى بیشتر مردم نمى ‏دانند

(یونس-55) أَلا إِنَّ لِلّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَلاَ إِنَّ وَعْدَ اللّهِ حَقٌّ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ

بدانید که در حقیقت آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست بدانید که در حقیقت وعده خدا حق است ولى بیشتر آنان نمى‏دانند

(یوسف-21) وَقَالَ الَّذِی اشْتَرَاهُ مِن مِّصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَکْرِمِی مَثْوَاهُ عَسَی أَن یَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَکَذَلِکَ مَکَّنِّا لِیُوسُفَ فِی الأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِیلِ الأَحَادِیثِ وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَی أَمْرِهِ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ

و آن کس که او را از مصر خریده بود به همسرش گفت نیکش بدار شاید به حال ما سود بخشد یا او را به فرزندى اختیار کنیم و بدین گونه ما یوسف را در آن سرزمین مکانت بخشیدیم تا به او تاویل خوابها را بیاموزیم و خدا بر کار خویش چیره است ولى بیشتر مردم نمى ‏دانند

(یوسف-40) مَا تَعْبُدُونَ مِن دُونِهِ إِلاَّ أَسْمَاء سَمَّیْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَآؤُکُم مَّا أَنزَلَ اللّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلّهِ أَمَرَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیَّاهُ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ

شما به جاى او جز نامهایى [چند] را نمى‏پرستید که شما و پدرانتان آنها را نامگذارى کرده‏اید و خدا دلیلى بر [حقانیت] آنها نازل نکرده است فرمان جز براى خدا نیست دستور داده که جز او را نپرستید این است دین درست ولى بیشتر مردم نمى ‏دانند

(یوسف-68) وَلَمَّا دَخَلُواْ مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُم مَّا کَانَ یُغْنِی عَنْهُم مِّنَ اللّهِ مِن شَیْءٍ إِلاَّ حَاجَةً فِی نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضَاهَا وَإِنَّهُ لَذُو عِلْمٍ لِّمَا عَلَّمْنَاهُ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ

و چون همان گونه که پدرانشان به آنان فرمان داده بود وارد شدند [این کار] چیزى را در برابر خدا از آنان برطرف نمى‏کرد جز اینکه یعقوب نیازى را که در دلش بود برآورد و بى‏گمان او از [برکت] آنچه بدو آموخته بودیم داراى دانشى [فراوان] بود ولى بیشتر مردم نمى‏دانند

(نحل-38) وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَیْمَانِهِمْ لاَ یَبْعَثُ اللّهُ مَن یَمُوتُ بَلَی وَعْدًا عَلَیْهِ حَقًّا وَلـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ

و با سخت‏ترین سوگندهایشان بخدا سوگند یاد کردند که خدا کسى را که مى‏میرد بر نخواهد انگیخت آرى [انجام] این وعده بر او حق است لیکن بیشتر مردم نمى‏دانند

(نحل-75) ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوکًا لاَّ یَقْدِرُ عَلَی شَیْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ یُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ یَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ

خدا مثلى مى ‏زند بنده‏ اى است زرخرید که هیچ کارى از او برنمى ‏آید آیا [او] با کسى که به وى از جانب خود روزى نیکو داده‏ایم و او از آن در نهان و آشکار انفاق مى‏کند یکسان است‏ سپاس خداى راست [نه] بلکه بیشترشان نمى ‏دانند

(نمل-61) أَمَّن جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِیَ وَجَعَلَ بَیْنَ الْبَحْرَیْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ

[آیا شریکانى که مى‏پندارند بهتر است] یا آن کس که زمین را قرارگاهى ساخت و در آن رودها پدید آورد و براى آن کوه‏ها را [مانند لنگر] قرار داد و میان دو دریا برزخى گذاشت آیا معبودى با خداست [نه] بلکه بیشترشان نمى‏ دانند

(قصص-13) فَرَدَدْنَاهُ إِلَی أُمِّهِ کَیْ تَقَرَّ عَیْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ

پس او را به مادرش بازگردانیدیم تا چشمش [ بدو ] روشن شود و غم نخورد و بداند که وعده خدا درست است ، ولی بیشترشان نمی دانند.

(روم-6) وَعْدَ اللَّهِ لَا یُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

وعده خداست ، ‏خدا وعده‏ اش را خلاف نمى‏کند ولى بیشتر مردم نمى‏دانند

(روم-30) فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

پس روى خود را با گرایش تمام به حق به سوى این دین کن با همان سرشتى که خدا مردم را بر آن سرشته است آفرینش خداى تغییر پذیر نیست این است همان دین پایدار ولى بیشتر مردم نمى ‏دانند

(لقمان-25) وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ

و اگر از آنها بپرسى چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است مسلما خواهند گفت‏خدا بگو ستایش از آن خداست ولى بیشترشان نمى ‏دانند

(سبأ-28) وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

و ما تو را جز [به سمت] بشارتگر و هشدار دهنده براى تمام مردم نفرستادیم لیکن بیشتر مردم نمى ‏دانند

(سبأ-36) قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یَشَاء وَیَقْدِرُ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

بگو پروردگار من است که روزى را براى هر کس که بخواهد گشاده یا تنگ مى گرداند لیکن بیشتر مردم نمى‏ دانند

(زمر-29) ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلًا فِیهِ شُرَکَاء مُتَشَاکِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ

خدا مثلى زده است مردى است که چند خواجه ناسازگار در [مالکیت] او شرکت دارند [و هر یک او را به کارى مى‏گمارند] و مردى است که تنها فرمانبر یک مرد است آیا این دو در مثل یکسانند سپاس خداى را [نه] بلکه بیشترشان نمى‏ دانند

(زمر-49) فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَی عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ

و چون انسان را آسیبى رسد ما را فرا مى‏خواند سپس چون نعمتى از جانب خود به او عطا کنیم مى‏گوید تنها آن را به دانش خود یافته‏ام نه چنان است‏بلکه آن آزمایشى است ولى بیشترشان نمى‏ دانند

(غافر-57) لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَکْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

قطعا آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر [و شکوهمندتر] از آفرینش مردم است ولى بیشتر مردم نمى ‏دانند

(دخان-39) مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ

آنها را جز به حق نیافریده ‏ایم لیکن بیشترشان نمى ‏دانند

(جاثیة-26) قُلِ اللَّهُ یُحْیِیکُمْ ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یَجْمَعُکُمْ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِ لَا رَیبَ فِیهِ وَلَکِنَّ أَکَثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ

بگو خدا[ست که] شما را زندگى مى‏بخشد سپس مى‏ میراند آنگاه شما را به سوى روز رستاخیز که تردیدى در آن نیست گرد مى‏ آورد ولى بیشتر مردم [این را] نمى‏ دانند

 

بیشتر مردم شکرگزار نیستند- چه اندک شگرگزاری میکنید :

(بقرة-243) أَلَمْ تَرَ إِلَی الَّذِینَ خَرَجُواْ مِن دِیَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللّهُ مُوتُواْ ثُمَّ أَحْیَاهُمْ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَشْکُرُونَ

آیا از [حال] کسانى که از بیم مرگ از خانه ‏هاى خود خارج شدند و هزاران تن بودند خبر نیافتى پس خداوند به آنان گفت تن به مرگ بسپارید آنگاه آنان را زنده ساخت آرى خداوند نسبت به مردم صاحب بخشش است ولى بیشتر مردم سپاسگزارى نمى ‏کنند

(اعراف-17) ثُمَّ لآتِیَنَّهُم مِّن بَیْنِ أَیْدِیهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَیْمَانِهِمْ وَعَن شَمَآئِلِهِمْ وَلاَ تَجِدُ أَکْثَرَهُمْ شَاکِرِینَ

آنگاه از پیش رو و از پشت‏ سرشان و از طرف راست و از طرف چپشان بر آنها مى‏تازم و بیشترشان را شکرگزار نخواهى یافت

(یونس-60) وَمَا ظَنُّ الَّذِینَ یَفْتَرُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّ اللّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَشْکُرُونَ

و کسانى که بر خدا دروغ مى‏بندند روز رستاخیز چه گمان دارند در حقیقت ‏خدا بر مردم داراى بخشش است ولى بیشترشان سپاسگزارى نمى ‏کنند

(یوسف-38) وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَآئِـی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَقَ وَیَعْقُوبَ مَا کَانَ لَنَا أَن نُّشْرِکَ بِاللّهِ مِن شَیْءٍ ذَلِکَ مِن فَضْلِ اللّهِ عَلَیْنَا وَعَلَی النَّاسِ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَشْکُرُونَ

و آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب را پیروى نموده ‏ام براى ما سزاوار نیست که چیزى را شریک خدا کنیم این از عنایت‏ خدا بر ما و بر مردم است ولى بیشتر مردم سپاسگزارى نمى‏ کنند

(نمل-73) وَإِنَّ رَبَّکَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَشْکُرُونَ

و راستى پروردگارت بر [این] مردم داراى بخشش است ولى بیشترشان سپاس نمى‏ دارند

(غافر-61) اللَّهُ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فِیهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَی النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ

خدا [همان] کسى است که شب را براى شما پدید آورد تا در آن آرام گیرید و روز را روشنى ‏بخش [قرار داد] آرى خدا بر مردم بسیار صاحب ‏تفضل است ولى بیشتر مردم سپاس نمى ‏دارند

--------------

(اعراف-10) وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ

و قطعا شما را در زمین قدرت عمل دادیم و براى شما در آن وسایل معیشت نهادیم [اما] چه کم سپاسگزارى مى‏ کنید

(مؤمنون-78) وَهُوَ الَّذِی أَنشَأَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ

و اوست آن کس که براى شما گوش و چشم و دل پدید آورد چه اندک سپاسگزارید

(سجدة-9) ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ

آنگاه او را درست ‏اندام کرد و از روح خویش در او دمید و براى شما گوش و دیدگان و دلها قرار داد چه اندک سپاس مى ‏گزارید

(سبأ-13) یَعْمَلُونَ لَهُ مَا یَشَاء مِن مَّحَارِیبَ وَتَمَاثِیلَ وَجِفَانٍ کَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِیَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُکْرًا وَقَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ

[آن متخصصان] براى او هر چه مى‏خواست از نمازخانه ‏ها و مجسمه‏ ها و ظروف بزرگ مانند حوضچه ‏ها و دیگهاى چسبیده به زمین مى‏ ساختند اى خاندان داوود شکرگزار باشید و از بندگان من اندکى سپاسگزارند

(ملک-23) قُلْ هُوَ الَّذِی أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ

بگو اوست آن کس که شما را پدید آورده و براى شما گوش و دیدگان و دلها آفریده است چه کم سپاسگزارید

 

بیشتر مردم ایمان نمی آورند:

(هود-17) أَفَمَن کَانَ عَلَی بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَی إَمَامًا وَرَحْمَةً أُوْلَـئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یُؤْمِنُونَ

آیا کسى که از جانب پروردگارش بر حجتى روشن است و شاهدى از [خویشان] او پیرو آن است و پیش از وى [نیز] کتاب موسى راهبر و مایه رحمت بوده است [دروغ مى‏بافد] آنان [که در جستجوى حقیقت‏اند] به آن مى‏ گروند و هر کس از گروه‏هاى [مخالف] به آن کفر ورزد آتش وعده ‏گاه اوست پس در آن تردید مکن که آن حق است [و] از جانب پروردگارت [آمده است] ولى بیشتر مردم باور نمى‏ کنند

 (یوسف-103) وَمَا أَکْثَرُ النَّاسِ وَلَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِینَ

و بیشتر مردم هر چند آرزومند باشى ایمان ‏آورنده نیستند

(یوسف-106) وَمَا یُؤْمِنُ أَکْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِکُونَ

و بیشترشان به خدا ایمان نمى ‏آورند جز اینکه [با او چیزى را] شریک مى‏گیرند

(رعد-1) المر تِلْکَ آیَاتُ الْکِتَابِ وَالَّذِیَ أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ الْحَقُّ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یُؤْمِنُونَ

الف لام میم راء این است آیات کتاب و آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده حق است ولى بیشتر مردم نمى‏ گروند

(شعراء-8) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

قطعا در این [هنرنمایى] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان ‏آورنده نیستند

(غافر-59) إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِیَةٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یُؤْمِنُونَ

در حقیقت رستاخیز قطعا آمدنى است در آن تردیدى نیست ولى بیشتر مردم ایمان نمى ‏آورند

(حاقة-41) وَمَا هُوَ بِقَوْلِ شَاعِرٍ قَلِیلًا مَا تُؤْمِنُونَ

و آن گفتار شاعرى نیست [که] کمتر [به آن] ایمان دارید

 

بیشتر مردم سر انکار دارند:

 (اسراء-89) وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِی هَـذَا الْقُرْآنِ مِن کُلِّ مَثَلٍ فَأَبَی أَکْثَرُ النَّاسِ إِلاَّ کُفُورًا

و به راستى در این قرآن از هر گونه مثلى گوناگون آوردیم ولى بیشتر مردم جز سر انکار ندارند

(فرقان-50) وَلَقَدْ صَرَّفْنَاهُ بَیْنَهُمْ لِیَذَّکَّرُوا فَأَبَی أَکْثَرُ النَّاسِ إِلَّا کُفُورًا

و قطعا آن [پند] را میان آنان گوناگون ساختیم تا توجه پیدا کنند و[لى ] بیشتر مردم جز ناسپاسى نخواستند

 

بیشتر مردم از گمان های ضعیف پیروی میکنند:

(انعام-116) وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللّهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ

و اگر از بیشتر کسانى که در [این سر]زمین مى ‏باشند پیروى کنى تو را از راه خدا گمراه مى‏کنند آنان جز از گمان [خود] پیروى نمى‏ کنند و جز به حدس و تخمین نمى ‏پردازند

بیشتر مردم در خصوص پدیده های طبیعی نمی اندیشند:

(عنکبوت-63) وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَحْیَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَیَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ

و اگر از آنان بپرسى چه کسى از آسمان آبى فرو فرستاده و زمین را پس از مرگش به وسیله آن زنده گردانیده است‏ حتما خواهند گفت الله بگو ستایش از آن خداست با این همه بیشترشان نمى ‏اندیشند

 

 چه اندک پند میگیرید :

(اعراف-3) اتَّبِعُواْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکُم مِّن رَّبِّکُمْ وَلاَ تَتَّبِعُواْ مِن دُونِهِ أَوْلِیَاء قَلِیلاً مَّا تَذَکَّرُونَ

آنچه را از جانب پروردگارتان به سوى شما فرو فرستاده شده است پیروى کنید و جز او از معبودان [دیگر] پیروى مکنید چه اندک پند مى ‏گیرید

(نمل-62) أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ

یا [کیست] آن کس که درمانده را چون وى را بخواند اجابت مى‏کند و گرفتارى را برطرف مى‏گرداند و شما را جانشینان این زمین قرار مى‏دهد آیا معبودى با خداست چه کم پند مى ‏پذیرید

(غافر-58) وَمَا یَسْتَوِی الْأَعْمَی وَالْبَصِیرُ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِیءُ قَلِیلًا مَّا تَتَذَکَّرُونَ

و نابینا و بینا یکسان نیستند و کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته کرده ‏اند [نیز] با [مردم] بدکار [یکسان] نیستند چه اندک پند مى ‏پذیرید

(حاقة-42) وَلَا بِقَوْلِ کَاهِنٍ قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ

و نه گفتار کاهنى [که] کمتر [از آن] پند مى ‏گیرید

 

 

اهل کتاب :

بیشتر یهود ایمان نمی آورند :

(بقرة-100) أَوَکُلَّمَا عَاهَدُواْ عَهْداً نَّبَذَهُ فَرِیقٌ مِّنْهُم بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ

و مگر نه این بود که [یهود] هر گاه پیمانى بستند گروهى از ایشان آن را دور افکندند بلکه [حقیقت این است که] بیشترشان ایمان نمى ‏آورند

(نساء-46) مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَیَقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَیْنَا وَاسْمَعْ غَیْرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیًّا بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْنًا فِی الدِّینِ وَلَوْ أَنَّهُمْ قَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاسْمَعْ وَانظُرْنَا لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَقْوَمَ وَلَکِن لَّعَنَهُمُ اللّهُ بِکُفْرِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِیلاً

برخى از آنان که یهودى ‏اند کلمات را از جاهاى خود برمى ‏گردانند و با پیچانیدن زبان خود و به قصد طعنه زدن در دین [اسلام با درآمیختن عبرى به عربى] مى‏گویند شنیدیم و نافرمانى کردیم و بشنو [که کاش] ناشنوا گردى و [نیز از روى استهزا مى‏گویند] راعنا [که در عربى یعنى به ما التفات کن ولى در عبرى یعنى خبیث ما] و اگر آنان مى‏گفتند شنیدیم و فرمان بردیم و بشنو و به ما بنگر قطعا براى آنان بهتر و درست ‏تر بود ولى خدا آنان را به علت کفرشان لعنت کرد در نتیجه جز [گروهى] اندک ایمان نمى ‏آورند

 

بیشتر اهل کتاب فاسقند:

(آل عمران-110) کُنتُمْ خَیْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْکِتَابِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَکْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ

شما بهترین امتى هستید که براى مردم پدیدار شده ‏اید به کار پسندیده فرمان مى‏دهید و از کار ناپسند باز مى ‏دارید و به خدا ایمان دارید و اگر اهل کتاب ایمان آورده بودند قطعا برایشان بهتر بود برخى از آنان مؤمنند و[لى] بیشترشان نافرمانند

(مائدة-59) قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ هَلْ تَنقِمُونَ مِنَّا إِلاَّ أَنْ آمَنَّا بِاللّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَیْنَا وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلُ وَأَنَّ أَکْثَرَکُمْ فَاسِقُونَ

بگو اى اهل کتاب آیا جز این بر ما عیب مى‏گیرید که ما به خدا و به آنچه به سوى ما نازل شده و به آنچه پیش از این فرود آمده است ایمان آورده ‏ایم و اینکه بیشتر شما فاسقید

بنی اسرائیل :

(اعراف-102) وَمَا وَجَدْنَا لأَکْثَرِهِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَکْثَرَهُمْ لَفَاسِقِینَ

و در بیشتر آنان عهدى [استوار] نیافتیم و بیشترشان را جدا نافرمان یافتیم

(اعراف-131) فَإِذَا جَاءتْهُمُ الْحَسَنَةُ قَالُواْ لَنَا هَـذِهِ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَطَّیَّرُواْ بِمُوسَی وَمَن مَّعَهُ أَلا إِنَّمَا طَائِرُهُمْ عِندَ اللّهُ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ

پس هنگامى که نیکى [و نعمت] به آنان روى مى ‏آورد مى‏گفتند این براى [شایستگى] خود ماست و چون گزندى به آنان مى‏رسید به موسى و همراهانش شگون بد مى‏زدند آگاه باشید که [سرچشمه] بدشگونى آنان تنها نزد خداست [که آنان را به بدى اعمالشان کیفر مى‏دهد] لیکن بیشترشان نمى‏ دانستند

(بقرة-83) وَإِذْ أَخَذْنَا مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَیْنِ إِحْسَاناً وَذِی الْقُرْبَی وَالْیَتَامَی وَالْمَسَاکِینِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً وَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّکَاةَ ثُمَّ تَوَلَّیْتُمْ إِلاَّ قَلِیلاً مِّنکُمْ وَأَنتُم مِّعْرِضُونَ

و چون از فرزندان اسرائیل پیمان محکم گرفتیم که جز خدا را نپرستید و به پدر و مادر و خویشان و یتیمان و مستمندان احسان کنید و با مردم [به زبان] خوش سخن بگویید و نماز را به پا دارید و زکات را بدهید آنگاه جز اندکى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتید

(بقرة-88) وَقَالُواْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّه بِکُفْرِهِمْ فَقَلِیلاً مَّا یُؤْمِنُونَ

و گفتند دلهاى ما در غلاف است [نه چنین نیست] بلکه خدا به سزاى کفرشان لعنتشان کرده است پس آنان که ایمان مى ‏آورند چه اندک ‏شماره‏ اند

(بقرة-246) أَلَمْ تَرَ إِلَی الْمَلإِ مِن بَنِی إِسْرَائِیلَ مِن بَعْدِ مُوسَی إِذْ قَالُواْ لِنَبِیٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِکًا نُّقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ قَالَ هَلْ عَسَیْتُمْ إِن کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ أَلاَّ تُقَاتِلُواْ قَالُواْ وَمَا لَنَا أَلاَّ نُقَاتِلَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِیَارِنَا وَأَبْنَآئِنَا فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْاْ إِلاَّ قَلِیلاً مِّنْهُمْ وَاللّهُ عَلِیمٌ بِالظَّالِمِینَ

آیا از [حال] سران بنى اسرائیل پس از موسى خبر نیافتى آنگاه که به پیامبرى از خود گفتند پادشاهى براى ما بگمار تا در راه خدا پیکار کنیم [آن پیامبر] گفت اگر جنگیدن بر شما مقرر گردد چه بسا پیکار نکنید گفتند چرا در راه خدا نجنگیم با آنکه ما از دیارمان و از [نزد] فرزندانمان بیرون رانده شده‏ ایم پس هنگامى که جنگ بر آنان مقرر شد جز شمارى اندک از آنان [همگى] پشت کردند و خداوند به [حال] ستمکاران داناست

 

(نساء-66) وَلَوْ أَنَّا کَتَبْنَا عَلَیْهِمْ أَنِ اقْتُلُواْ أَنفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُواْ مِن دِیَارِکُم مَّا فَعَلُوهُ إِلاَّ قَلِیلٌ مِّنْهُمْ وَلَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُواْ مَا یُوعَظُونَ بِهِ لَکَانَ خَیْرًا لَّهُمْ وَأَشَدَّ تَثْبِیتًا

و اگر بر آنان مقرر مى‏ کردیم که تن به کشتن دهید یا از خانه‏ هاى خود به در آیید جز اندکى از ایشان آن را به کار نمى ‏بستند و اگر آنان آنچه را بدان پند داده مى ‏شوند به کار مى‏ بستند قطعا برایشان بهتر و در ثبات قدم ایشان مؤثرتر بود

(نساء-155) فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ وَکُفْرِهِم بَآیَاتِ اللّهِ وَقَتْلِهِمُ الأَنْبِیَاء بِغَیْرِ حَقًّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللّهُ عَلَیْهَا بِکُفْرِهِمْ فَلاَ یُؤْمِنُونَ إِلاَّ قَلِیلاً

پس به [سزاى] پیمان‏شکنى‏شان و انکارشان نسبت به آیات خدا و کشتار ناحق آنان [از] انبیا و گفتارشان که دلهاى ما در غلاف است [لعنتشان کردیم] بلکه خدا به خاطر کفرشان بر دلهایشان مهر زده و در نتیجه جز شمارى اندک [از ایشان] ایمان نمى ‏آورند

(مائدة-13) فَبِمَا نَقْضِهِم مِّیثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَجَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِیَةً یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَنَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُکِّرُواْ بِهِ وَلاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَی خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِیلاً مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاصْفَحْ إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ

پس به [سزاى] پیمان شکستنشان لعنتشان کردیم و دلهایشان را سخت گردانیدیم [به طورى که] کلمات را از مواضع خود تحریف مى‏کنند و بخشى از آنچه را بدان اندرز داده شده بودند به فراموشى سپردند و تو همواره بر خیانتى از آنان آگاه مى ‏شوى مگر [شمارى] اندک از ایشان [که خیانتکار نیستند] پس از آنان درگذر و چشم پوشى کن که خدا نیکوکاران را دوست مى ‏دارد

 

 

کافرین و مشرکین:

(انعام-37) وَقَالُواْ لَوْلاَ نُزِّلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّ اللّهَ قَادِرٌ عَلَی أَن یُنَزِّلٍ آیَةً وَلَـکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ

و گفتند چرا معجزه‏ اى از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است بگو بى ‏تردید خدا قادر است که پدیده ‏اى شگرف فرو فرستد لیکن بیشتر آنان نمى‏ دانند

(انعام-111) وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَیْهِمُ الْمَلآئِکَةَ وَکَلَّمَهُمُ الْمَوْتَی وَحَشَرْنَا عَلَیْهِمْ کُلَّ شَیْءٍ قُبُلاً مَّا کَانُواْ لِیُؤْمِنُواْ إِلاَّ أَن یَشَاء اللّهُ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَهُمْ یَجْهَلُونَ

و اگر ما فرشتگان را به سوى آنان مى ‏فرستادیم و اگر مردگان با آنان به سخن مى‏ آمدند و هر چیزى را دسته دسته در برابر آنان گرد مى‏آوردیم باز هم ایمان نمى ‏آوردند جز اینکه خدا بخواهد ولى بیشترشان نادانى مى‏ کنند

 (انفال-34) وَمَا لَهُمْ أَلاَّ یُعَذِّبَهُمُ اللّهُ وَهُمْ یَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا کَانُواْ أَوْلِیَاءهُ إِنْ أَوْلِیَآؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَلَـکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ

چرا خدا [در آخرت] عذابشان نکند با اینکه آنان [مردم را] از [زیارت] مسجدالحرام باز مى‏ دارند در حالى که ایشان سرپرست آن نباشند چرا که سرپرست آن جز پرهیزگاران نیستند ولى بیشترشان نمى ‏دانند

(توبة-8) کَیْفَ وَإِن یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لاَ یَرْقُبُواْ فِیکُمْ إِلاًّ وَلاَ ذِمَّةً یُرْضُونَکُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَی قُلُوبُهُمْ وَأَکْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ

چگونه [براى آنان عهدى است] با اینکه اگر بر شما دست ‏یابند درباره شما نه خویشاوندى را مراعات مى‏کنند و نه تعهدى را شما را با زبانشان راضى مى‏ کنند و حال آنکه دلهایشان امتناع مى‏ ورزد و بیشترشان منحرفند

(یونس-36) وَمَا یَتَّبِعُ أَکْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إَنَّ الظَّنَّ لاَ یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللّهَ عَلَیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ

و بیشترشان جز از گمان پیروى نمى‏کنند [ولى] گمان به هیچ وجه [آدمى را] از حقیقت بى ‏نیاز نمى‏ گرداند آرى خدا به آنچه مى ‏کنند داناست

(نحل-101) وَإِذَا بَدَّلْنَا آیَةً مَّکَانَ آیَةٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا یُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْلَمُونَ

و چون حکمى را به جاى حکم دیگر بیاوریم و خدا به آنچه به تدریج نازل مى‏کند داناتر است مى‏ گویند جز این نیست که تو دروغ ‏بافى [نه] بلکه بیشتر آنان نمى‏ دانند

(انبیاء-24) أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَکُمْ هَذَا ذِکْرُ مَن مَّعِیَ وَذِکْرُ مَن قَبْلِی بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ

آیا به جاى او خدایانى براى خود گرفته ‏اند بگو برهانتان را بیاورید این است‏ یادنامه هر که با من است و یادنامه هر که پیش از من بوده [نه] بلکه بیشترشان حق را نمى ‏شناسند و در نتیجه از آن رویگردانند

(مؤمنون-70) أَمْ یَقُولُونَ بِهِ جِنَّةٌ بَلْ جَاءهُم بِالْحَقِّ وَأَکْثَرُهُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ

یا مى ‏گویند او جنونى دارد [نه] بلکه [او] حق را براى ایشان آورده و[لى] بیشترشان حقیقت را خوش ندارند

(سبأ-41) قَالُوا سُبْحَانَکَ أَنتَ وَلِیُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ کَانُوا یَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَکْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ

مى ‏گویند منزهى تو سرپرست ما تویى نه آنها بلکه جنیان را مى ‏پرستیدند بیشترشان به آنها اعتقاد داشتند

(فصلت-4) بَشِیرًا وَنَذِیرًا فَأَعْرَضَ أَکْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یَسْمَعُونَ

بشارتگر و هشدار دهنده است. و [ لی ] بیشتر آنان رویگردان شدند ، در نتیجه [ چیزی را ] نمی شنوند.

(مائدة-103) مَا جَعَلَ اللّهُ مِن بَحِیرَةٍ وَلاَ سَآئِبَةٍ وَلاَ وَصِیلَةٍ وَلاَ حَامٍ وَلَـکِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ یَفْتَرُونَ عَلَی اللّهِ الْکَذِبَ وَأَکْثَرُهُمْ لاَ یَعْقِلُونَ

خدا [چیزهاى ممنوعى از قبیل] بحیره و سائبه و وصیله و حام قرار نداده است ولى کسانى که کفر ورزیدند بر خدا دروغ مى ‏بندند و بیشترشان تعقل نمى‏ کنند

(نحل-83) یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَأَکْثَرُهُمُ الْکَافِرُونَ

نعمت ‏خدا را مى‏ شناسند اما باز هم منکر آن مى‏ شوند و بیشترشان کافرند

(فرقان-44) أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَکْثَرَهُمْ یَسْمَعُونَ أَوْ یَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِیلًا

یا گمان دارى که بیشترشان مى‏ شنوند یا مى ‏اندیشند آنان جز مانند ستوران نیستند بلکه گمراه ‏ترند

(قصص-57) وَقَالُوا إِن نَّتَّبِعِ الْهُدَی مَعَکَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَوَلَمْ نُمَکِّن لَّهُمْ حَرَمًا آمِنًا یُجْبَی إِلَیْهِ ثَمَرَاتُ کُلِّ شَیْءٍ رِزْقًا مِن لَّدُنَّا وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ

و گفتند: «اگر با تو از [ نورِ ] هدایت پیروی کنیم ، از سرزمین خود ربوده خواهیم شد.» آیا آنان را در حرمی امن جای ندادیم که محصولات هر چیزی- که رزقی از جانب ماست- به سوی آن سرازیر می شود؟ ولی بیشترشان نمی دانند.

(یس-7) لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَی أَکْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ

آرى گفته [خدا] در باره بیشترشان محقق گردیده است در نتیجه آنها نخواهند گروید

 (طور-47) وَإِنَّ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا عَذَابًا دُونَ ذَلِکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ

و در حقیقت غیر از این [مجازات] عذابى [دیگر] براى کسانى که ظلم کرده‏ اند خواهد بود ولى بیشترشان نمى ‏دانند [که آن عذاب چیست]

(زخرف-78) لَقَدْ جِئْنَاکُم بِالْحَقِّ وَلَکِنَّ أَکْثَرَکُمْ لِلْحَقِّ کَارِهُونَ

قطعا حقیقت را برایتان آوردیم لیکن بیشتر شما حقیقت را خوش نداشتید

 

برخی مسلمانان :

(فتح-15) سَیَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انطَلَقْتُمْ إِلَی مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْکُمْ یُرِیدُونَ أَن یُبَدِّلُوا کَلَامَ اللَّهِ قُل لَّن تَتَّبِعُونَا کَذَلِکُمْ قَالَ اللَّهُ مِن قَبْلُ فَسَیَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ کَانُوا لَا یَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِیلًا

چون به [قصد] گرفتن غنایم روانه شدید به زودى برجاى ‏ماندگان خواهند گفت بگذارید ما [هم] به دنبال شما بیاییم [این گونه] مى‏ خواهند دستور خدا را دگرگون کنند بگو هرگز از پى ما نخواهید آمد آرى خدا از پیش در باره شما چنین فرموده پس به زودى خواهند گفت [نه] بلکه بر ما رشگ مى‏برید [نه چنین است] بلکه جز اندکى درنمى ‏یابند

(حجرات-4) إِنَّ الَّذِینَ یُنَادُونَکَ مِن وَرَاء الْحُجُرَاتِ أَکْثَرُهُمْ لَا یَعْقِلُونَ

کسانى که تو را از پشت اتاقها [ى مسکونى تو] به فریاد مى ‏خوانند بیشترشان نمى ‏فهمند

 

 

انسان تمایل بیشتری به جدل دارد:

(کهف-54) وَلَقَدْ صَرَّفْنَا فِی هَذَا الْقُرْآنِ لِلنَّاسِ مِن کُلِّ مَثَلٍ وَکَانَ الْإِنسَانُ أَکْثَرَ شَیْءٍ جَدَلًا

و به راستى در این قرآن براى مردم از هر گونه مثلى آوردیم و[لى] انسان بیش از هر چیز سر جدال دارد

 

اقوام پیشین:

 (شعراء-67) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

مسلما در این [واقعه] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان ‏آورنده نبودند

(شعراء-103) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

حقا در این [سرگذشت درس] عبرتى است و[لى] بیشترشان مؤمن نبودند

(شعراء-121) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

قطعا در این [ماجرا درس] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان ‏آورنده نبودند

(شعراء-139) فَکَذَّبُوهُ فَأَهْلَکْنَاهُمْ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

پس تکذیبش کردند و هلاکشان کردیم قطعا در این [ماجرا درس] عبرتى بود و[لى] بیشترشان ایمان ‏آورنده نبودند

(شعراء-158) فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

آنگاه آنان را عذاب فرو گرفت قطعا در این [ماجرا] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان ‏آورنده نبودند

(شعراء-174) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

قطعا در این [عقوبت] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان‏ آورنده نبودند

(شعراء-190) إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَةً وَمَا کَانَ أَکْثَرُهُم مُّؤْمِنِینَ

قطعا در این [عقوبت درس] عبرتى است و[لى] بیشترشان ایمان آورنده نبودند

(روم-42) قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کَیْفَ کَانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ کَانَ أَکْثَرُهُم مُّشْرِکِینَ

بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانى که پیشتر بوده [و] بیشترشان مشرک بودند چگونه بوده است

(صافات-71) وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَکْثَرُ الْأَوَّلِینَ

و قطعا پیش از آنها بیشتر پیشینیان به گمراهى افتادند

 

اکثر شیاطین یا جادوگران دروغگویند :

(شعراء-223) یُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَکْثَرُهُمْ کَاذِبُونَ

که [دزدانه] گوش فرا مى‏دارند و بیشترشان دروغگویند

 

 

 

 

 

 

 

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی