قران العظیم

طبقه بندی موضوعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دمکراسی» ثبت شده است

چهارشنبه, ۴ مرداد ۱۴۰۲، ۰۶:۲۰ ب.ظ

ایمن نبودن از عذاب الهی

أَفَأَمِنَ أَهْلُ الْقُرَی أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا بَیَاتاً وَهُمْ نَآئِمُونَ (اعراف-97)

آیا ساکنان شهرها ایمن شده‏ اند از اینکه عذاب ما شامگاهان در حالى که به خواب فرو رفته‏اند به آنان برسد

أَوَ أَمِنَ أَهْلُ الْقُرَی أَن یَأْتِیَهُمْ بَأْسُنَا ضُحًی وَهُمْ یَلْعَبُونَ (اعراف-98)

و آیا ساکنان شهرها ایمن شده‏ اند از اینکه عذاب ما نیمروز در حالى که به بازى سرگرمند به ایشان دررسد

أَفَأَمِنُواْ مَکْرَ اللّهِ فَلاَ یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ (اعراف-99)

آیا از مکر خدا خود را ایمن دانستند [با آنکه] جز مردم زیانکار [کسى] خود را از مکر خدا ایمن نمى‏داند

أَفَأَمِنُواْ أَن تَأْتِیَهُمْ غَاشِیَةٌ مِّنْ عَذَابِ اللّهِ أَوْ تَأْتِیَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً وَهُمْ لاَ یَشْعُرُونَ (یوسف-107)

آیا ایمنند از اینکه عذاب فراگیر خدا به آنان دررسد یا قیامت در حالى که بى‏خبرند بناگاه آنان را فرا رسد

أَفَأَمِنَ الَّذِینَ مَکَرُواْ السَّیِّئَاتِ أَن یَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرْضَ أَوْ یَأْتِیَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَیْثُ لاَ یَشْعُرُونَ (نحل-45)

آیا کسانى که تدبیرهاى بد مى ‏اندیشند ایمن شدند از اینکه خدا آنان را در زمین فرو ببرد یا از جایى که حدس نمى‏زنند عذاب برایشان بیاید

أَفَأَمِنتُمْ أَن یَخْسِفَ بِکُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ وَکِیلاً (اسراء-68)

مگر ایمن شدید از اینکه شما را در کنار خشکى در زمین فرو برد یا بر شما طوفانى از سنگریزه‏ها بفرستد سپس براى خود نگاهبانى نیابید

أَمْ أَمِنتُمْ أَن یُعِیدَکُمْ فِیهِ تَارَةً أُخْرَی فَیُرْسِلَ عَلَیْکُمْ قَاصِفا مِّنَ الرِّیحِ فَیُغْرِقَکُم بِمَا کَفَرْتُمْ ثُمَّ لاَ تَجِدُواْ لَکُمْ عَلَیْنَا بِهِ تَبِیعًا

یا [مگر] ایمن شدید از اینکه بار دیگر شما را در آن [دریا] باز گرداند و تندبادى شکننده بر شما بفرستد و به سزاى آنکه کفر ورزیدید غرقتان کند آنگاه براى خود در برابر ما کسى را نیابید که آن را دنبال کند (اسراء-69)

أَأَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یَخْسِفَ بِکُمُ الأَرْضَ فَإِذَا هِیَ تَمُورُ (ملک-16)

آیا از آن کس که در آسمان است ایمن شده ‏اید که شما را در زمین فرو برد پس بناگاه [زمین] به تپیدن افتد

أَمْ أَمِنتُم مَّن فِی السَّمَاء أَن یُرْسِلَ عَلَیْکُمْ حَاصِبًا فَسَتَعْلَمُونَ کَیْفَ نَذِیرِ (ملک-17)

یا از آن کس که در آسمان است ایمن شده ‏اید که بر [سر] شما تندبادى از سنگریزه فرو فرستد پس به زودى خواهید دانست که بیم دادن چگونه است

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۰۲ ، ۱۸:۲۰
سه شنبه, ۲۰ آذر ۱۳۹۷، ۱۱:۱۵ ق.ظ

اکثریت در قرآن

یکی ازعبارت بحث برانگیز در قرآن عبارت «اکثر» به معنی بیشتر یا اکثریت است .

این کلمه بارها در قران تکرار شده و تقریبا در بیشتر موارد صفات و خصلتهای منفی را به اکثریت نسبت داده است.

به علاوه  چند بار هم واژه «قلیل» به معنی کم و کمتر آمده است که خصوصیات و صفات خوب را به گروهی اندک نسبت داده است.

در آیات قرآن واژه اکثریت برای گروههای مختلفی استفاده شده است از جمله  عامه مردم ، مشرکین وکافرین ، اهل کتاب و ...

بیشترین کاربرد اکثریت در قرآن برای گروه اول یعنی عامه مردم می باشد و شامل موارد زیر است:

 «بیشتر مردم نمیدانند»: یعنی اکثریت مردم نسبت به این حقایق و واقعیتها علم و آگاهی ندارند:

    ◊ علم زمان قیامت تنها در نزد خداست ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ وعده خدا حق است و خداوند خلف وعده نمیکند ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ خدا بر کار خویش مسلط است ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ دستور داده که جز او را نپرستید این است دین درست ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ و بى‏گمان او (یعقوب) از آنچه بدو آموخته بودیم داراى دانشى [فراوان] بود ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ وعده (قیامت) بر او حق است ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ برده که هیچ کارى از او بر نمى‏آید با کسى که به به او روزى داده شده و اهل انفاق است یکسان نیست ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ شریکی برای خدا در آفرینش زمین و پیدایش رودها و کوه ها نیست ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ دین اسلام بر اساس فطرت پاک انسان است ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ مردم باید فقط خالق آسمانها و زمین را پرستش کنند ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ پیامبر بشیر و نذیر برای تمام مردم است ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ خداوند روزی را برای هر کس بخواهد گشاد یا تنگ میکند ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ بنده ای که چند ارباب دارد با کسی که تنها از یک نفر فرمان میبرد یکسان نیست ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ نعمتهای الهی تنها یک آزمایش برای انسان است ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ آفرینش آسمانها و زمین بزرگتر و مهمتر از آفرینش مردم است ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

    ◊ خداوند آسمانها و زمین را به حق آفریده است ولی بیشتر آنها نمی دانند

    ◊ خداوند به انسان حیات میبخشد ، می میراند و سپس در قیامت گرد می آورد ولیکن بیشتر مردم نمی دانند

بیشتر مردم شکرگزار نیستند- چه اندک شگرگزاری میکنید

● بیشتر مردم ایمان نمی آورند - کمتر [به آن] ایمان دارید

● بیشتر مردم سر انکار دارند

● بیشتر مردم از گمان های ضعیف پیروی میکنند و پیروی از آنها موجب گمراهی است .

● چه کم پند مى‏پذیرید

 

 دسته دوم از  آیاتی که در آن به اکثریت اشاره شده به گروههای خاصی از مردم از قبیل اهل کتاب ، مشرکین و کافرین ، اقوام پیشین و  ... اشاره دارد .

برای این گروه ها صفاتی چون : ایمان نمی آورند - فاسقند - نمیدانند - از گمان پیروی میکنند - حق را نمی شناسند - حقیقت را خوش ندارند - جن و شیاطین را می پرستند - گوش شنوا ندارند - اندیشه نمی کنند - کفر میورزند - عهد شکنند - دروغگویند و ... بکار رفته است.

همانطور که مشاهده میشود به این گروه ها صفات منفی بیشتری نسبت به عامه مردم نسبت داده شده  است که نشان می دهد انسان در برخورد با این گرو ها بایستی احتیاط بیشتری به خرج دهد .

-------------------

با توجه به مطالب ارائه شده به نظر میرسد دانش و آگاهی عامه مردم محدود است و در بیشتر موارد تکیه بر رای اکثریت کار عاقلانه ای نیست و میتواند گمراه کننده باشد از اینرو نظام های اجتماعی که اساس آنها بر رای اکثریت بنا شده از دیدگاه قرآن با چالشهای جدی روبروست .

البته این امر به معنی نفی مشارکت مردم در اجتماع نیست بلکه طبق آیات قرآن ، تعالیم دینی و اصول عقلی  مشارکت مردم نقش اساسی را در رشد و شکوفایی یک جامعه بر عهده دارد.

برای روشن شدن موضوع ، می توان جامعه انسانی را به بدن انسان تشبیه کرد . در بدن انسان اعضا و جوارح زیادی در کنار هم کار میکنند و هریک وظیفه خاص خود را دارند . در این میان مغز انسان مرکز اندیشه و تصمیم گیری است و سایر اعضای بدن با تبعیت از مغز مسئولیت حیات ، حرکت و پویایی بدن را بر عهده دارند.

در ساختارهای اجتماعی نیز بایستی مرکز اندیشه و تصمیم گیری دانشمندان وعلما باشند و نیروی محرکه و حیات بخش اجتماع ، عامه مردم.

از لحاظ عقلی پذیرفته نیست که رای یک فرد بی سواد و نادان با رای یک فرد عالم و دانشمند هم وزن و هم ارزش باشد.

در واقع نبایستی تصمیم گیریهای سخت و پیچیده را به عامه مردم واگذار کرد و بایستی تنها در محدوده علم و آگاهی مردم ، از آنان نظر خواهی کرد ولی در کارهای اجرایی باید از حداکثر نیرو و توان مردم استفاده کرد.

به عنوان مثال از آنجایکه علم و آگاهی عامه مردم نسبت به خانواده ، قبیله یا محله خود بیشتر است هر خانواده ، قبیله یا محله ای میتوانند افراد برتر خود را (که نسبت به خودشان علم و آگاهی بیشتری دارند) انتخاب کنند . در مرحله بعد افراد انتخاب شده بهترین ها را از بین خود انتخاب کنند و این رویه ادامه پیدا کند تا بهترین افراد برای اداره جامعه انتخاب شوند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ آذر ۹۷ ، ۱۱:۱۵