قلب در قرآن
البته این قلب با قلب فیزیکی نیز ارتباطی تنگاتنگ دارد به طوریکه بسیاری از ادراکات ، احساسات و وکنشهای قلب معنوی روی قلب فیزیکی نیز اثر میگذارد . بر این اساس حتی برخی دانشمندان براین باورند که قلب معنوی لایه ای ناشناخته از قلب فیزیکی است.
● قلب یعنی دگرگونی چرا که قلب انسان دائما در حال تغییر است.
● در قرآن کلمه «قلب» 20 بار و «قلوب» (جمع قلب) 112 بار ، به معنی دل آمده است.
● کلمات «فُؤَاد» 5 بار و «افئده» (جمع فؤاد) 11 بار در قرآن آمده که در بیشتر موارد مترادف و هم معنی قلب است . ولی فؤاد حرارت و گرمی بیشتری را در بر دارد.
● در آیات متعددی قلب همراه و همردیف گوش و چشم آمده که نشان میدهد قلب مانند یکی از حواس پنجگانه دارای ادراکات و حس است.
● «صدر» به معنی سینه در واقع جایگاه قلب است که تنگی یا فراخی آن بر عملکرد قلب نیز تاثیر گذار است و 10 بار در قرآن آمده است. غم ، اندوه ، ترس ، ناامیدی ، افسردگی و ... سینه انسان را تنگ میکند . امید ، شادی ، نشاط و ... نیز باعث شرح (گشادگی) صدر میشود.
در قرآن توصیف های زیر برای قلب انسان آمده است :
● مرکز تعقل و فهمیدن ، قلب انسان است و مغز فقط ابزار آن است .
● ادراک نهایی حس بینایی و شنوایی ، در قلب انجام میگیرد وبر این اساس قلب می تواند کور یا کر باشد که در این صورت دیده ها و شنیده های چشم و گوش وارد قلب نشده و تاثیری در رشد انسان نخواهند داشت.
● قلب میتواند بیمار و مریض شود یا پاک و سالم باشد ، میتواند گناهکار باشد یا توبه کار
● قلب می تواند سخت یا نرم باشد . دل سخت منشاء رفتارهای خشن بوده و حقیقت در آن نفوذ نمی کند. دل نرم باعث تواضع و نرمی انسان شده و برای پذیرش حق آمادگی بیشتری خواهد داشت.
● قلب میتواند گشاد و تنگ گردد .( ظرفیتش کم یا زیاد شود ).
● الفت و محبت بین انسانها و تمایل آنها به یکدیگر از طریق پیوند بین قلوب آنهاست.
● انچه در قلب انسان است می تواند خالص باشد یا ترکیبی از عقاید و احساسات مختلف باشد.
● قلب انسان جایگاه : اطمینان و آرامش ، رافت و رحمت ، پایداری و ثبات ، تقوا ، ایمان ، ترس و اضطراب ، کینه و خشم ، حسرت ، غفلت ، ترس و خشیت ، نفاق ، عقیده باطل ، باورها ، دلبستگیها ، انزجار ، استهزاء ، انکار ، تعصب ، شک و تردید و مشغولیتها معرفی شده است.
● قلب در واقع مخزن اسرار اصلی و دائمی انسان است. (و مغز تنها یک حافظه موقت است)
● هر انسانی فقط یک قلب دارد که شخصیت انسان وابسته به آن است .
● قرآن در شب قدر بر قلب پیامبر نازل شده است.
● قلب تنها بخشی از وجود انسان است و خدا می تواند بین انسان و قلبش حایل شود.
● گناهان چون زنگاری میتواند قلب انسان را بپوشاند و مانع درک حقایق توسط قلب شود.
● یاد خدا باعث اطمینان و آرامش و نرمی قلوب است.
● مبنای ارزیابی انسانها ، کردار و گفتاری است که از قلب انسان سرچشمه میگیرد و نه کردار و گفتاری که بر خلاف قلب اوست.
● دل انسان بر اثر ترس و وحشت زیاد میتواند تهی و خالی شود و یا فرو ریزد .
● برخی از گرو ها و جمعیتها در ظاهر باهم هستند در حالیکه قلوب آنها پراکنده است .
● در آیات زیادی عبارات : مُهر زدن ، قفل بودن ، درغلاف و پوشش بودن ، پرده افکندن بر قلب به عنوان یکی از عذابهای دنیوی بای برخی افراد ذکر شده که بیانگر این حقیقت است که بواسطه برخی اعمال خداوند راههای هدایت را بر قلب انسان بسته و او را در گمراهی رها میکند.